وبلاگ دانشجویان کارشناسی نرم افزار
اطلاع رسانی
درباره وبلاگ


به وبلاگ من خوش آمدید
نويسندگان
شنبه 27 آبان 1391برچسب:, :: 17:53 :: نويسنده : قاسم عباسی

موفقیت: تا به حال فکر کرده اید چرا بعضی افراد این همه طرفدار دارند ومحبوب همه هستند اما بعضی دیگر ... انگار کسی دوست ندارد حتی نزدیکشان بشود؟ خب، دسته اول مهره مار ندارند – شما که به این جور خرافات اعتقاد ندارید؟! – بلکه خصوصیاتی دارند که باعث محبوبیتشان می شود، یا بهتر بگوییم فاقد خصوصیاتی هستند که آدم ها را از آنها براند.

چه خصوصیاتی باعث می شود دیگران از ما فاصله بگیرند؟ موفقیت به شما می گوید! اگر نمی خواهید مجرد بمانید این خصوصیات را در اسرع وقت از خودتان از بین ببرید. هیچ کس دوست ندارد با چنین آدم هایی ازدواج کند.

1- دخترهایی که برای خودشان «مرد» شده اند!


شمار این جور دخترها در دنیای امروز روبه افزایش است، و جالب اینجاست که آنها اصلا از دافعه های خودشان خبر ندارند و به «مردانگی» خودشان کاملا افتخار می کنند. آنها زنان دیگر را ضعیف، ناتوان، ظریف و وابسته می دانند و اصلا حاضر نیستند به عنوان جنس زن به آنها نگاه شود.
 


 لباس های مردانه، کارهای مردانه، بازوهای قوی و برجسته و صدای کلفت و مردانه از چیزهای مورد علاقه آنهاست که با آن فخر می فروشند. اگر شما هم ظرافت های زنانه را باعث سرافکندگی خود می دانید، به مقاله «پسرهایی که مجرد» می مانند نگاهی بیندازید.



زنان مردنما همانقدر برای دیگران دافعه دارند که مردان زن نما حال شما را بد می کنند. زن، زن آفریده شده و مرد، مرد، و هر کدام از این دو جنس در قالب خصوصیات خودشان است که جذابیت دارد، قدرت دارد و می تواند کارهایش را راه بیندازد.



البته این جور دختران می توانند به خوبی جای پدر را برای بچه هایشان پر کنند اما متاسفانه مجرد می مانند، چون پدر بچه ها دنبال «همسر» خوبی برای خود می گردد!





2- دخترهای خرافاتی


اگر اولین سوالی که در هنگام آشنایی با افراد می پرسید این است که متولد چه ماهی هستند، اگر پای دکه روزنامه فروشی می ایستید و فال این ماهتان را در تمام مجلات می خوانید، اگر در کتابخانه اتاقتان انواع گوناگون کتاب های تعبیر خواب، فال قهوه، طالع بینی هندی، چینی، رومی، فرانسوی و ... است، اگر به خودتان انواع سنگ های ضد چشم زخم، ازدیاد حافظه، مهره مار، سنگ ماه تولد، سنگ سیاره ژوپیتر و از این جور چیزها آویزان کرده اید و اگر پاتوق شما خانه معروف ترین فال قهوه گیر شهر است که برای رسیدن به آرزوها و خواسته های مختلفتان نسخه های عجیب و غریب می پیچد، باید بگوییم که سرگرمی خوبی دارید اما خیالتان را راحت کنم: متاسفانه در طالع شما هیچ ازدواج موفقی دیده نمی شود!



می دانید چیست، متاسفانه مردها سر از اسرار ماوراءالطبیعه در نمی آورند و اصلا نمی توانند شما را درک کنند. آنها واقع بین هستند و اکثرا همه چیز را از دید عقل و تجربه میبینند، به خاطر همین ذاتا از این جور کارها دل خوشی ندارند. البته که مهم نیست آنها چه فکری در مورد شما می کنند، اما  ... خواهش می کنم به خاطر خودتان هم که شده کمی منطقی باشید!




 


3- دخترهای خانم معلم

من یکی از آنها را می شناسم. او مثل یک وجدان آگاه «اکسترنال» است که به من وصلش کرده باشند: مدام مسائل و باید و نبایدهای بهداشتی، روانشناختی، علمی، اجتماعی، سلامت، تغذیه و خلاصه هر چیز دیگری که راجع به آن مطالعه ای داشته را به من گوشزد می کند.



او مرتب یادآوری می کند که موقع ظرف شستن بهتر است دستکش بپوشم، موقع رد شدن از خیابان خیلی احتیاط کنم، بزرگترها را نباید به اسم کوچک صدا کنم، کلم بروکلی برای سلامتی مان خیلی خوب است، چت کردن کار بدی است، موقع کار با کامپیوتر باید صاف نشست، و هیچ وقت نباید از چراغ قرمز رد شد! و خدا نکند که من بخواهم دست از پا خطا کنم و این دستورات را نادیده بگیرم، مثلا خدای ناکرده بروم سینما و پفک و چیپس با سس تند بخورم!



البته او خیلی دختر خوب و شایسته ای است، اما هیچ وقت نمی توانم از بودن با او لذت ببرم. (بیچاره همسرش!) بد نیست بدانید که همه ما آدم ها علاوه بر والد،بالغ و کودک درون، یک «معلم» درون هم داریم که اینها را به ما گوشزد می کند اما فرقش این است که گاهی می توانیم خاموشش کنیم و کمی از شیطنت هایمان لذت ببریم. معلم بازی به شدت دیگران را از شما فراری می دهد.





4- دخترهای پول پرست

نیازی به توضیح نیست که اینها چه جور دخترهایی هستند. این دخترها نشانه هایی دارند که طرف مقابلشان خیلی زود آنها را می شناسد: آنها مدام در مورد مسائل مالی حرف می زنند، اولین سوالاتی که می پرسند در موردمیزان درآمد، مدل ماشین، محل زندگی، وضعی اقتصادی خانواده و این قبیل است و اگر در چشم انداز آینده یک رابطه احتمال بحران مالی یا احیانا اجبار به قناعت را ببینند بلافاصله محو می شوند!



قضیه خیلی ساده است، دختری که دنبال جیب طرف مقابلش است در روزهای سخت به درد نمی خورد. رابطه عاطفی با چنین دخترانی بی نهایت شکننده و نامطمئن است وهمسرشان تحت استرس زیادی قرار دارد. اگر چنین دختری هستید متاسفانه طرفداری ندارید؛ پسرها هم می خواهند با کسی ازدواج کنند که آنها را به خاطر خودشان بخواهد، نه جیبشان (آنها هم دل دارند!)، همانطور که شما دوست دارید طرف مقابلتان شما را به خاطر خودتان بخواهد نه ظاهرتان.





5- دخترهای انحصارطلب

دخترهای انحصارطلب خیلی خوبند، فقط یک ایراد بزرگ دارند: آنها روزگار همسرشان را سیاه می کنند! آنها می خواهند تمام زندگی طرف مقابلشان شوند و این اصلا منطقی نیست. همه خانم ها دوست دارند در مرکز توجه مرد زندگی شان باشند اما این توجه حد و مرزی دارد که دخترهای انحصارطلب از آن بی خبرند.



 آنها تنها زمانی شادند که احساس کنند تمام توجه مرد زندگی شان به آنهاست، و اگر او کوچکترین توجهی به دیگران یا به مسائل و جنبه های دیگر زندگی اش بکند اوقاتشان تلخ می شود. حتی ممکن است تبدیل به افرادی کنترلگر شوند و مدام همسرشان را چک کنند و مثل سایه دنبالش باشند.




 

البته در ابتدای آشنایی خودبخود طرف مقابل ما تمام زندگی مان می شود اما اگر این روند بخواهد ادامه پیدا کند ما را از کار و زندگی می اندازد. هر فردی در کنار ازدواجش، که البته جنبه بسیار مهمی از زندگی اش است، لازم است به خانواده اش، کارش، تفریحات و دوستانش و علایق دیگرش هم به اندازه خودشان توجه کند؛ همچنین به فردیت خودشبه عنوان یک انسان مستقل. این دخترها جلوی رشد و پیشرفت همسرشان را می گیرند، وهیچ مردی هم این را نمی خواهد.





6- دخترهای خودباخته

دخترهای خودباخته را حتما می شناسید: آنها به خاطر رابطه شان از همه چیزشان می گذرند و حاضرند تمام زندگی شان را برای طرف مقابلشان فدا کنند. آنها از خود گذشته هایی هستند که همیشه در دسترسند، هرگز ناراحت و دلخور نمی شوند، همیه دنبال راضی کردن طرف مقابلند، هیچ اولویتی برای خودشان قائل نیستند، از نیازهای خودشان می گذرند تا به نیازهای مرد زندگی شان برسند، به فکر رشد و پیشرفت شخصی نیستند و بالاخره همه زندگی شان در رابطه شان خلاصه می شود.



این جور دخترها همه این کارها را به خاطر خشنود کردن طرف مقابل انجام می دهند، اما برعکس آنچه خودشان فکر می کنند به جای راضی کردن طرف مقابل او را از خود می رانند. آنها در نهایت به افرادی بی هویت و به شدت وابسته تبدیل می شوند که همه بار زندگی شان روی دوش همسرشان خواهد بود.



گاهی اینطور به نظر می رسد که دخترهای سر به زیر حرف گوش کن بیشتر مورد توجه هستند، اما آنها بعد از مدتی بی نهایت کسل کننده می شوند. در واقع دخترهایی که در حد خودشان استقلال و هویت دارند و به دنبال رشد شخصی خودشان هم هستند برای همه جذابترند.





7- دخترهای غرغرو

این آخرین مورد است اما بیشتر از تمام مواردی که تا اینجا خواندید آدم ها را از شما فراری می دهد. واقعا چه کسی دلش می خواهد یک نفر مثل رادیوهای قدیمی مدام زیر گوش وزوز کند، آن هم از نوع غرغر؟!



از نزدیکترین مردی که دم دستتان است سوال کنید چه چیز بیشتر از همه روی مخش می رود و او به شما خواهد گفت که یک آدم غرغرو. غرغروها انرژی آدم را تحلیل می برند و واقعا روی اعصاب راه می روند و متاسفانه خودشان هم متوجه نمی شوند که چقدر این کارشان بیهوده است.




وقتی مدام غرغر می کنید دیگر کسی به حرف های شما گوش نمی دهد و محتوای حرف هایتان را نمی فهمد؛ اگر هم تا به حال با غرغر توانسته اید به هدفتان دست پیدا کنید و کسی را مجبور به کاری بکنید فقط برای این بوده که از دستتان خلاص شوند و شما را از سر وا کنند، نه هیچ چیز دیگری.



البته که شما حق دارید خواسته هایتان را از دیگران بخواهید یا شکایت هایتان را مطرح کنید اما چطور است یک شیوه موثرتر و جذاب تر برای این منظور پیدا کنید؟ شاید هم خواسته هایتان نیاز به بازبینی داشته باشد. مطمئنم اصلا دوست ندارید کسی توی دلش به شما بد و بیراه بگوید.



دو شنبه 24 مهر 1391برچسب:, :: 21:51 :: نويسنده : قاسم عباسی

 

 

قدیما ، از دامن زن  ، مرد به معراج می رفت ..

               تازگی ها  ، از دامن زن ، مرد به زندان می رود ...لبخند نیشخند

 

 

 

                                                                                                                              طنز.......

 

 

 

جمعه 21 مهر 1391برچسب:, :: 20:50 :: نويسنده : قاسم عباسی

 

 

گاهی دانستن ، دلیل  ندانستن است . ..

 

 

قاسم عباسی

جمعه 21 مهر 1391برچسب:, :: 20:39 :: نويسنده : قاسم عباسی

 

 شبی مجنون نمازش را شکست

بی وضو در کوچه ی لیلی نشست

عشق آن شب مست مستش کرده بود

فارغ از جام الستش کرده بود

گفت:یا رب از چه خوارم کرده ای؟

برصلیب عشق دارم کرده ای؟

من که دل خونم تو دل خونم نکن

من که مجنونم تو مجنونم نکن

مرد این بازیچه دیگر نیستم

این تو و لیلای تو، من نیستم

گفت:ای دیوانه لیلایت منم

در رگت پیدا و پنهانت منم

سال ها با جور لیلی ساختی

من کنارت بودم و نشناختی

عشق لیلا در دلت انداختم

صد قمار عشق یک جا باختم

کردمت آوارهء صحرا نشد

گفتم عاقل می شوی اما نشد

سوختم در حسرت یک یا ربت

غیر لیلا برنیامد از لبت

روز و شب او را صدا کردی ولی

دیدم امشب با منی گفتم بلی

مطمئن بودم به من سرمیزنی

در حریم خانه ام در میزنی

حال این لیلا که خوارت کرده بود

درس عشقش بیقرارت کرده بود

مرد راهش باش تا شاهت کنم

صد چو لیلا کشته در راهت کنم.



چهار شنبه 19 مهر 1391برچسب:, :: 21:59 :: نويسنده : قاسم عباسی

 

نام كتاب : هوش مصنوعي رهيافتي نوين   مولف : راسل و نورويگ       مترجم : رامين رهنمون آناهيتا هماوندي

    Mathworks Matlab R2012a

 



ادامه مطلب ...
چهار شنبه 19 مهر 1391برچسب:, :: 21:35 :: نويسنده : قاسم عباسی

مطلب ( MATLAB ) یکی از زبانهای برنامه نویسی سطح بالا با تمرکز بر روی تکنیکهای محاسباتی است. این نرم افزار  محیطی  مناسب  برای  انجام  عملیاتهای  ریاضی، ایجاد  محیطهای  ویژوال  و  برنامه نویسی آسان را همزمان فراهم کرده است. در این   نرم افزار تلاش بر آن است که مسائل ریاضی و راه حلهای آنها به همان صورتیکه در ریاضیات رایج دانشگاهی وجود دارد ارائه شوند.

این نرم افزار به صورت اختصاصی در موارد زیر کاربرد دارد:
1-    ریاضیات و محاسبات
2-   ساخت و پیاده سازی الگوریتم های ریاضی
3- جمع آوری داده ها
4- مدلسازی، شبیه سازی و تحلیل مدل
5- آنالیز، استخراج مشخصه های آماری، رسم و نمایش دیتا
6- رسم گرافهای مهندسی و علوم(منحنی های دو بعدی و سه بعدی، منحنی های آماری و . . . )
7- تولید نرم افزارهای کاربردی دارای واسط گرافیکی

نرم افزار مطلب دارای سیستمی اندرکنشی بوده که در آن تمامی داده ها به صورت آرایه های بدون تعیین بعد معین و مشخص ذخیره می شوند. این خاصیت این امکان را به شما می دهد که مسائل محاسباتی بسیاری را با استفاده از فرمولهای برداری و ماتریسی برای طیف وسیعی از داده ها بنویسید. این نحوه  برنامه نویسی  در حقیقت  کسری  از  زمانی  است  که در یک زبان سطح متوسط   غیر دینامیک چون C و FORTRAN صرف می شود.
نام MATLAB از حروف ابتدایی MATRIX LABORATORY  آمده  است. این  نرم افزار  در  ابتدا به  عنوان   نرم افزاری جهت انجام سریعتر عملیاتهای ماتریس و به عنوان تجمیع دو پروژه LINPACK و ETSPACK طراحی شد. امروزه نرم افزار مطلب از کتابخانه های تابعی BLAS و LAPACK در محاسبات ماتریسی خود استفاده می کند.

MATLAB طیف متنوعی از کاربران را تحت پوشش قرار داده است. در محیطهای دانشگاهی از مطلب به عنوان ابزاری برای آموزش دوره های مقدماتی تا پیشرفته ریاضیات، علوم مهندسی و علوم پایه استفاده می شود. در صنایع نیز مطلب به عنوان ابزاری برای تحقیقات افزایش تولید و نیز آنالیز ریاضی مسائل درگیر در آن صنایع استفاده می شود.
شرکت MathWorks به همراه نرم افزار MATLAB ، راه حلهای کاربردی معینی در زمینه های علوم نو را با عنوان Toolbox عرضه کرده است. آنچه در این جعبه ابزارهای کاربردی ارائه شده چنان است که کاربران را قادر می سازد ضمن استفاده از تکنولوژی محاسباتی مربوطه به یادگیری و توسعه آن نیز بپردازد، این جعبه ابزارها ، مجموعه ای از توابع مطلب ( m-file ) را شامل شده که ضمن اضافه شدن به نرم افزار مطلب محیط آن را برای حل مسائل ویژه ای از علوم جدید آماده می کند.
از حوزه های علوم جدیدی که در این جعبه ابزارها به آنها پرداخت شده می توان به جعبه ابزارهای پردازش تصویر، پردازش سیگنال،  سیستم های کنترلی، شبکه های عصبی، منطق فازی، فوریه دو بعدی Wavelett ، شبیه سازی و . . . اشاره کرد.

ساختار نرم افزار مطلب:

 نرم افزار MATLAB بر 5 رکن اصلی استوار است، این ارکان عبارتند از:

1-  میز و محیط کاری نرم افزار:
این مجموعه کاربر را قادر می سازد تا با نرم افزار ارتباط موثری برقرار کند. بدین منظور نرم افزار از واسطهای گرافیکی قدرتمندی بهره می برد که از آن جمله    می توان به صفحه کار و پنجره فرمان و پنجره تاریخچه فرامین ( Command History ) ، پنجره ویرایش و رفع عیب برنامه های مطلب، آنالایزر کدهای برنامه نویسی، جستجوگر، help نرم افزار، فضای کاری متغیرهای مطلب و نیز فایلها و مسیرهای جستجو و . . . اشاره کرد.

2-  کتابخانه توابع ریاضی:
در این  نرم افزار  مجموعه  وسیعی  از  الگوریتم های  محاسباتی از   توابع  ابتدایی چون ( جمع سینوسی و کسینوسی و ریاضیات مختلط تا توابع پیچیده تر چون معکوس ماتریس، مقادیر ویژه ماتریس، توابع بسل و FFT ( تبدیل فوریه سریع ) را شامل می شود.

3- زبان برنامه نویسی:
این  نرم افزار  دارای زبان برنامه نویسی سطح بالای آرایه ای/ماتریسی  با فرامین   کنترل برنامه،    ساخت تابع،  پذیرش ساختارهای مختلف داده ای، قابلیت دریافت ورودی/ارسال خروجی و قابلیت  برنامه نویسی شی گرا  می باشد.  برنامه نویسی در این  محیط  به  هر  دو صورت  نوشتن     برنامه های کوچک ( Small Scale ) تا برنامه های بزرگ ( Large Scale ) امکان پذیر است.

4- خواص گرافیکی نرم افزار:
 مطلب  قابلیت  نمایش بسیار آسان ماتریسها و بردارها،  دستکاری  و  چاپ  دیتای مربوطه را دارد. این  موارد  مشتمل  بر  نمایش  گرافهای دو و سه بعدی،  پردازش تصویر،  انیمیشن سازی  و ارائه تصاویر  با فرمت دلخواه  می باشد. همچنین در این نرم افزار امکان ساخت واسطهای گرافیکی وجود دارد.

5- واسطهای با محیط بیرونی مطلب/API :
 مطلب امکان ارتباط دوطرفه با نرم افزارهای Fortran و C را دارد. این امکان به سه صورت در مطلب قابل استفاده است:
1-   صداکردن برنامه مطلب در برنامه های C ( به صورت dll )
2-   استفاده از مطلب به عنوان یک موتور محاسباتی
۳-   خواندن و نوشتن  mat فایل.

 

منبع : http://www.ayehco.com

 

لینک دانلود :     Mathworks Matlab R2012a

چهار شنبه 12 مهر 1391برچسب:, :: 15:58 :: نويسنده : قاسم عباسی
 
 
مراسم اهدای جوایز سینمایی نیکی کریمی به موزه سینما در حالی برگزار شد که اتفاقی عجیب و غيراخلاقي در این مراسم باعث بهت و تعجب حاضران شد. نیکی کریمی  بدون این که توجهی به نحوه انعکاس این مطلب در جامعه داشته باشد، عزت الله انتظامی را در آغوش گرفت.
 
گفتني است هيچ كدام از خبرگزاري رسمي كشور كه اين مراسم را پوشش مي دادند حاضر به انتشار تصاوير اين اقدام عجيب نبودند!
 
چهار شنبه 12 مهر 1391برچسب:, :: 15:30 :: نويسنده : قاسم عباسی

جهت ثبت نام وام شهریه به مبلغ 2/500/000 ریال تا تاریخ 91/8/1  به امور شهریه مراجعه نمائید.

مدارک لازم جهت ثبت نام :

کپی شناسنامه، کپی کارت ملی، کپی کارت دانشجویی، فرم درخواست وام،

تعهد نامه محضری ( یک نفر ضامن بازنشسته یا رسمی دولتی ) و

کپی شناسنامه ضامن، کپی کارت ملی ضامن، کپی حکم بازنشستگی یا حکم کارگزینی ضامن

یک شنبه 9 مهر 1391برچسب:, :: 16:19 :: نويسنده : قاسم عباسی

 

 

 

لینکها در ادامه مطلب ...



ادامه مطلب ...
یک شنبه 9 مهر 1391برچسب:, :: 15:16 :: نويسنده : قاسم عباسی

به اطلاع کلیه همکلاسی هایی که موفق به گذراندن درس طراحی الگوریتم نشده‌اند می رساند هرچه سریعتر به واحد زرین‌شهر  مراجعه و نسبت به اخذ واحد اقدام نمایند در ضمن باید فرم مهمان را در مرکز تیران تایید  و جهت ارائه به مرکز زرین شهر همراه داشته باشند و گویا آخرین فرصت دهم مهر ماه می باشد .

طبق برسی های انجام شده 11 نفر در ترم گذشته موفق به گذراندن این درس نشده اند .

و طی آخرین هماهنگی ها درس اسمبلی که در شرف حذف از دروس ارائه شده در ترم آتی بود مجددا با پیگیری اینجانب در برنامه ریزی گنجانده شد و لازم به ذکر است که 19 نفر در ترم گذشته موفق به گذراند این درس با آن استاد معزز نشده‌اند .

دو شنبه 27 شهريور 1391برچسب:, :: 11:38 :: نويسنده : قاسم عباسی

با سلام

به اطلاع دوستان عزیز می رسانم

درس طراحی الگوریتم به صورت قطعی در مرکز زرین شهر ارائه می شود و دوستان جهت دریافت فرم  مهمان و سایر اقدامات لازم به آموزش مراجعه نمایند

یک شنبه 26 شهريور 1391برچسب:, :: 13:28 :: نويسنده : قاسم عباسی

به اطلاع کلیه همکلاسی ها می رسانیم

کسانی که موفق به گذراندن درس طراحی الگوریتم نشده اند هماهنگی های مقدماتی جهت ارائه این درس در مرکز  زرین شهر انجام شده است و به احتمال زیاد این درس در آن مرکز ارائه خواهدشد .

در آگهی های بعدی خبر قطعی (فردا ) اعلام خواهد شد ..

 

 

در ضمن  هماهنگی و درخواست جهت ارائه درس  زبان اسمبلی  انجام شده است و احتمال زیاد این درس ارائه خواهد شده !!!

 

 

با سپاس

مهرداد کرم‌زاده، برنده نشان نقره پرتاب دیسک ایران در پارالمپیک لندن هنگام دریافت نشان خود از کاترین میدلتون، همسر شاهزاده ویلیام با وی دست نداد که این حرکت کرم‌زاده در رسانه‌های انگلیس بازتاب گسترده‌ای داشت.




به گزارش مشرق، روزنامه انگلیسی دیلی میل گزارشی را از دست ندادن مهرداد کرم‌زاده، نایب قهرمان پارلیمپیک ایران در مسابقات پرتاب دیسک با دوشس کمبریج، کیت میدلتون منتشر کرد.

در این گزارش که به همراه فیلم و لحظه دست ندادن کرم‌زاده با همسر شاهزاده ویلیام، دوک کمبریج منتشر شده تصریح می‌شود که در فرهنگ ایرانیان مسلمان، مرد و زن غریبه (نامحرم) با یکدیگر دست نمی‌دهند و این فرهنگ توسط ورزشکاران ایرانی نیز رعایت می‌شود.

به گزارش دیلی‌میل، نماینده کاخ سلطنتی انگلیس در این زمینه به خانم کیت تذکر داده بود و گفته بود که ایرانیان از دست دادن با زنان امتناع می‌کنند.

وی همچنین تاکید کرده است که این یک رخداد معمولی و رفتار فرهنگی ایرانیان است.








یک شنبه 5 شهريور 1391برچسب:, :: 1:8 :: نويسنده : قاسم عباسی

از تاریخ 9  اسفند  90  نود که اولین پست را برای این وبلاگمون ارسال کردم  قریب به  هفت ما می گذره !

قرار بود این وبلاگ محلی برای تعامل و گفتگو و تبادل دانش بین همکلاسی ها باشه ولی بعد از این هفت ما هنور حتی یک پست هم توسط بچه ها ارسال نشده و  به غیر از یک نفر هیچ کس ابراز علاقه مندی هم نکرد ..

 و همون یک نفر هم هیچ پستی ارسال نکرد ..

چون این وبلاگ به عنوان وبلاگ گروهی معرفی شد دست و پای من را هم توی ارسال مطالب بست .. چون ممکنه برخی مطالب با سلیقه برخی جور نباشه و موجبات انتقادات  از من را به عنوان مدیر وبلاگ فراهم کنه !!!

با توجه به اینکه رشته ما کامپیوتر هست من هرجوری فکر می کنم نمی تونم دلیل این عدم علاقه و تحرک را بفهمم ...  اگه رشته ما چیزی جز کامپیوتر بود برام قابل قبول بود ولی با این شرایط جور در نمی یاد ..

به عنوان کسانی که در مقطع کارشناسی کامپیوتر درس می خونند من خیلی از بچه های کلاس بیشتر انتظار داشتم ...

امید وارم ترم مهر ماه ترم خوبی باشه ترم پر از نشاط و فضایی با صفا و دوستانه

من کلی تلاش می کنم توی این رشته کامپیوتر به جایی برسم ولی هنوز به نتیجه ملموسی نرسیدم  . خوب اگه قرار باشه اینجور مثل برخی  کم تحرک و کم انرژی باشیم باید بگم که از همین حالا باید فاتحه مدارک کارشناسی مون را بخونیم و ببوسیم و بگذاریم گوشه گنجه !!!

راستش اول ترم  شاهد بودید که پر انرژی خیلی برنامه ها برای کلاسمون طراحی کردم ... ولی بعد برخورد برخی از همکلاسی ها را که دیدم  از همون چند کلمه حرفی هم که زده  بودم پشیمون شدم ( آلبته باید بگم برخی اندک )

که به نظر من رفتارشون در حد دوره دبستان بیشتر نیست  نه کارشناسی کامپیوتر

 

همین ها با عث شد که من کلی از انگیزه و انرژیم کاسته بشه و با این شرایط  من به سمت تک روی سوق داده شدم

البته باید بگم که من هم  خیلی حساس هستم  .... شاید این هم ....

هر از گاهی روی پروژه خودم کار می کنم ..

پروژه من  طراحی برنامه  مدیریت آموزشی در محیط عملیاتی دانشگاه هست .در حال  حاضر در مراحل پایانی طراحی فاز یک پایگاه داده هست . شاید بتونم ترم آتی روی شبکه آپلود کنم و شما با اون آشنا بشید . اسم اون را  جندی شاپور گذاشتم !

خوب این هم یه درد و دل  همکلاسی وار بود ....

به هر حال من اگه کاری ازم ساخته باشه در خدمت همکلاسی ها هستم ...

اگه این جوری باشه بهتر این وبلاگ شخصی فرض بشه  تا لا اقل من بتونم آزادانه بنویسم .

آدرس وبلاگم را برای شما می نویسم هرکسی علاقه مند باشه می تونه مطالب من را دنبال کنه وبلاگی با

دوازده هزار بازدید .

یادتون باشه اونجا وبلاگ شخصی من هست  و هرجوری دلم بخوام می نویسم . چهار دیواری اختیاری

دانشجویان دانشگاه های ایران

 

عصر ایران ؛ فرشاد نوروزپور - چندی پیش رییس قوه قضائیه بخشنامه ای را امضا و ابلاغ کرد تا به موجب آن بند ج ماده 18 آیین نامه اجرایی موضوع ماده 6 قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی مصوب 1378 که مقرر می داشت:«... محکوم‌علیه به درخواست ذی نفع و به‌دستور مرجع صادر کننده حکم تا تادیه محکوم به یا اثبات اعسار حبس می‌شود» به این صورت اصلاح شد: «ج ـ در سایر موارد چنانچه ملائت (تمکن مالی) محکوم علیه نزد قاضی دادگاه ثابت نباشد، از حبس وی خودداری و چنانچه در حبس باشد آزاد می شود.
تبصره ـ در صورتی که برای قاضی دادگاه ثابت شود محکوم علیه با وجود تمکن مالی از پرداخت محکوم به خودداری می کند، با درخواست محکوم له و با دستور قاضی دادگاه، تا تأدیه محکومبه حبس می شود.»

این تغییر به ظاهر کوچک اما با تاثیرات بزرگ، که به نوعی بازگشت به قانونِ دهه پنجاه است، در میان حقوق‌دانان و قضات موافق و مخالف بحث‌های متفاوتی را ایجاد کرد. به همین بهانه گفت‌و‌گویی با بهمن کشاورز رییس سابق اتحادیه سراسری کانون های وکلای دادگستری ایران(اسکودا) انجام دادیم تا نظر این حقوقدان و وکیل قدیمی دادگستری را جویا شویم.


 ***

به عنوان اولین سوال، ارزیابی کلی شما از این اصلاحیه چیست؟

به طور خلاصه نتیجه این اصلاحیه همان چیزی است که در قانون معروف به «منع بازداشت بدهکاران» مصوب سال 1352 مقرر شده بود. یعنی بدهکاری که واقعا مالی ندارد به صرف نداشتن ، بازداشت و زندانی نمی شود. از این جهت این اصلاحیه را مثبت ارزیابی می‌کنم.

درباره زمینه اتخاذ این تصمیم هم ، از یک‌طرف بروز مشکلات ناشی از استفاده افراد از قوای عمومی برای استیفای حقوق خصوصی و از طرف‌دیگر عدم توجه معامله کنندگان به توانایی مالی واقعی طرف مقابل به امید استفاده از فشار قانونی برای استیفای طلب بوده است.

بعضی از کارشناسان می‌گویند این تصمیم جهت کاهش میزان زندانیان بوده است، با این نظر چقدر موافقید؟

ممکن است یکی از اهداف همین باشد اما آن‌چه مسلم است اصلاحیه یک ضابطه کلی و اصولی را دربر دارد که همانا منع بازداشت بدهکار به صرف عدم امکان ادای دین است.

با شنیدن محکومیت مالی ، عمدتا ذهن به مسائلی مانند دعاوی مهریه، چک و دیون تجاری کشیده می شود، به عنوان یک وکیل قدیمی دادگستری فکر میکنید تاثیر این تغییر بر مناسبات جاری اجتماعی چگونه خواهد بود؟


بهتر است تاثیر اصلاحیه را در هر مورد و مجزا بررسی کنیم. در مورد مهریه از این پس خانم ها و خانواده شان توجه خواهند کرد که اگر داماد مال نداشته باشد اما مثلا پدرش ثروتمند باشد با زندانی کردن پسر بابت مهریه گزاف، نمی شود پدر را به پرداخت مهریه وادار کرد.

در مقابل داماد هم با خیال راحت مهریه‌های عجیب و غریب را خواهد پذیرفت، چون می داند با عدم پرداخت آن زندان در انتظارش نیست.
البته چون طرفین راضی هستند و به اصطلاح «پز» هم می دهند اشکالی ندارد!

هر چند وقتی که زوجه به عدم توانی مالی زوج از ابتدا آگاه باشد و زوج هم نه قصد پرداخت دارد و نه احتمال این‌ را می دهد که روزی توان پرداخت داشته‌باشد، در صحت این مهریه می توان تردید کرد.

در مورد چک و اسناد تجاری از این به بعد افراد باید اعتبار و توان مالی واقعی طرف را بررسی و احراز کنند. آن جمله مشهور و متداول «وقتی طرف به زندان رفت این چک یا سفته پول می شود» را کم کم باید فراموش کرد.

در مورد محکومیت‌های مالی ناشی از جرایم مالی مثل کلاهبرداری، خیانت در امانت، سرقت، فروش مال غیر و امثال این‌ها طبعا آثار اجتماعی موضوع منفی و شاید مخرب خواهد بود.

این مخرب و منفی بودن را کمی بیشتر توضیح می دهید؟

برای مثال فرض کنیم فردی با تقوا بیگانه است و از آبروریزی هم بیمی ندارد، با تمهید مقدمات و اسباب چینی چندین میلیارد تومان کلاهبرداری و در عین حال خود را برای گذراندن هفت سال حبس آماده کند. البته هفت سال حبس شوخی‌بردار نیست و حتی هفت ساعتش هم شوخی نیست!

اما آن‌چه عرض می‌کنم مبتنی بر نمونه‌هایی است که دیده یا شنیده‌ام. اگر این فرد پول‌هایی را که گرفته خوب جابه‌جا و پنهان کرده باشد و هیچ نشانه ای باقی نگذارد، دست مالباخته‌ها هم به چیزی نمی‌رسد. حتی می‌توان احتمال داد که کلاهبردار اصلی و واقعی کسی جز آن فردی باشد که جرم را به گردن گرفته و محکوم به حبس شده است.

با توجه به وضعیت اجتماعی و اقتصادی کشور، در حال حاضر آمادگی پذیرش چنین مصوبه ای وجود دارد؟

گمان نمی کنم در کوتاه مدت و شاید میان مدت چنین پذیرشی وجود داشته باشد، چون تقریبا بلافاصله پس از پیروزی انقلاب57 قانون منع بازداشت بدهکاران نسخ شد و از آن زمان تاکنون به اجرای قانون و وضع موجود عادت کرده ایم، به احتمال قوی آزاد شدن بدهکاران زندانی به ویژه آنها که به لحاظ ارتکاب جرایم مالی عمدی تا روز ادای دین یا به اصطلاح حقوقی «الی الیوم الاداء» زندانی شده اند، عکس العمل احتمالا شدید طلبکاران را در پی خواهد داشت.
بنابراین بهتر است دادگاهها در این مورد دقت کافی مبذول دارند و در همه موارد به طور یکسان عمل نکنند.

 به عنوان یک حقوق‌دان چه نقد یا پیشنهادی نسبت به این اصلاحیه دارید؟

 استفاده از فعل مجهول باعث شده نتوان فهمید بار اثبات بر دوش کیست اما در مجموع اصل تفکری که در وراء این اصلاحیه وجود دارد را مثبت ارزیابی می کنم. همچنین به گمان من قانون باید اصلاح و به ضوابط قانون سال 1352 نزدیک شود.

برای حل مشکلات احتمالی اجرایی،اقداماتی مثل الزام مدعی اعسار به دادن صورت اموال و پیش بینی کیفر برای اعلام خلاف واقع می تواند مفید باشد.
در ضمن باید بگویم که تا زمانی که شمار زندانیان بدهکار به صفر برسد، طبیعتا اجرای این مصوبه با تاخیر و اشکالاتی همراه خواهد بود اما با رسیدن به آن نقطه، مساله منع بازداشت بدهکاران عادی و مشکلات محاکم کمتر خواهد شد.
منبع :عصر ایران
 
چهار شنبه 14 تير 1391برچسب:, :: 22:39 :: نويسنده : قاسم عباسی



هرچقدر هم بگویی مردها فلان، زن ها فلان. تنهایی خوب است، دنیا زشت است، آخرش روزی  قلبت برای کسی تندتر می زند.

چهار شنبه 14 تير 1391برچسب:, :: 22:33 :: نويسنده : قاسم عباسی

این که می گویند در ازدواج، تقدیر نقش اصلی را  دارد واقدامات شما، تا قسمت نباشد، به جایی نخواهد رسید، کاملا درست است.

فرض کنید مریم بخواهد برای بازکردن بختش، خود وارد عمل شود.او تصمیم می  گیرد به  سراغ دوستان متاهلش رفته وازآنها بپرسد چطور شد که ازدواج کردند،  آن گاه همان  اقدامات را به عمل بیاورد. چه اتفاقی خواهد افتاد؟!

مریم: شهرزاد جان! چه شد که با محمد  ازدواج  کردی؟

شهرزاد: خوب … می دانی که محمد همکارم بود… راستش من از او خوشم می آمد و سعی  کردم با محبت و توجه، نظرش را جلب کنم…

{ مریم به پسر موردعلاقه اش در محل کار: پنجره را ببندید، خدای ناکرده سرما می  خورید!

همکار : اصلا دوست دارم سرما بخورم تا دوست دخترم بیشتر نازم را بکشد. به  شما  ربطی دارد؟! (زیر لب) دخترهای این دوره و زمانه چقدر پر رو شده اند! }

********************************



مریم :شهره جان! تو چطور با همسرت آشنا شدی؟

شهره :آشنایی ما از یک دعوا شروع شد. او توی کارم دخالت کرد و من ناراحت شدم،  با هم بحث تندی کردیم و…!

{ همکار مجرد مریم: خانم، به نظر من نباید این کار را این طور انجام می دادید…

مریم: به شما چه ربطی دارد؟ خجالت نمی کشید توی کار من دخالت می کنید؟!

همکارمجرد مریم: اصلا به درک! مرا بگو که خواستم کمکتان کنم! همین کارها را  کرده اید که تا این سن مجرد مانده اید دیگر!! }

********************************



مریم : آزیتا، تو با عشق ازدواج کردی؟

آزیتا:نه. من آن موقع فکر کنکور و دانشگاه بودم! مادرم اصرارداشت ازدواج کنم.

{ مادرمریم: فلانی غلط کرده بیاید خواستگاری تو!او لیاقت پاک کردن کفش های تو  را هم ندارد!!(این قسمت، واقعی است! )


********************************



مریم : فرشته تو کجا با همسرت آشنا شدی؟

فرشته: کنار دریا… من و او با کمی فاصله ازهم نشسته بودیم.او ازمن پرسید  چرا  تنها آمده ام شمال. من هم به شوخی گفتم آمده ام شمال، شاید از تنهایی  در بیایم!

کنار دریا:

پسر جوان: شما تنها هستید؟

مریم: در حال حاضر بله…

پسر: آهان… همراهتان رفته چیزی بخرد؟

مریم : نه… من همراه ندارم!

پسر: پس چه همراه بی ذوقی دارید! توی هتل مانده؟!( بابا آی کیو!)

مریم: نه… من کلا تنها آمده ام…

پسر: واقعا نامزدتان اجازه داده شما تنهایی بیایید لب ساحل؟!( ای خدااااا!)

مریم : من اصلا نامزد ندارم، تنها آمده ام شاید اینجا از تنهایی در بیایم!

پسر: چه جالب! چون من وهمسرم برعکس شما آمده ایم اینجا تا با یک خاطره خوب و به  طور توافقی از همدیگر جدا بشویم!

********************************



مریم : غزاله تو کجا با فرهاد آشنا شدی؟

غزاله: توی یک میهمانی. فرهاد همان جا عاشقم شد و ازمن خواستگاری کرد!

در یک میهمانی:

پسر: مریم ! آن دختری را که گوشه سالن نشسته می شناسی؟ می شود خواهش کنم از طرف  من از او خواستگاری کنی؟!

********************************


مریم :ترانه تو چطور با رضا آشنا شدی؟

ترانه: رضا ازمن تقاضای دوستی کرد. قبول نکردم.اوهم شیفته نجابتم شد وآمد  خواستگاری!

پسر: امکان دارد افتخار دوستی با شما را داشته باشم؟

مریم : نه خیر، من اهل این جور دوستی ها نیستم.

پسر:عجب امل عقب افتاده ای هستی.الان دیگراین افه خرکی ها(!) خریدار  ندارد.لابد  هنوز هم ...... برو بابا… من دنبال موردی می گردم .............

(واقعیت تاسف انگیزی که این روزها کمابیش مشاهده می شود)


********************************



مریم: حمیرا تو واقعا اینترنتی ازدواج کردی؟

حمیرا: خوب بله…اوایل محلش نمی گذاشتم، اصلا دوستی های اینترنتی را مسخره می  کردم… ولی آن قدر گیر داد تا راضی شدم!

پسر:asl plz !

مریم: من به دوستی اینترنتی اعتقاد ندارم.

پسر: bye !!
 

شنبه 13 خرداد 1391برچسب:, :: 18:7 :: نويسنده : قاسم عباسی

با سلام

اون روزی که چند وقت پیش آقای دکتر کثیری جلسه پرسش و پاسخ برگزار کردند من و چند تن از همکلاسی ها در مورد درس اسمبلی صحبت کردیم و گفتیم ما اصلا این درس را نخوندیم و الان باید اون را به صورت پیشرفته امتحان بدیم و پاس کنیم ...

در صورتی که توی همین دانشگاه علمی کاربردی درس خوندیم ....

و آقای دکتر گفتند چرا زودتر اعلام نکردید تا برای شما کلاس اضافه برگزار کنیم و ..... و گفتند من از اختیارات خودم می تونم استفاده کنم و امتحان این درس را به تاخیر بیندازم ...

خوب با توجه به مطالب فوق الذکر فکر کنم که اگه ما بتونیم امتحان این درس را مدتی (یک ماه)  به تاخیر بیندازیم با آمادگی بهتری برای امتحان پاسخگو خواهیم بود و تابستان هم که وقت ما آزاد تر خواهد بود ...

 

لذا پیشنهاد می کنم که جمیع دوستان با ارسال یک درخواست کتبی خواستار تاخیر در زمان برگزاری درس فوق شویم که فکر می کنم به احتمال زیاد مورد موافقت قرارگیرد

پس با پاسخ به این پیام و یا درج کامنت سریعا نظر خود را اعلام کنید تا فورا اقدامات لازم را صورت دهیم

 

با سپاس فراوان

قاسم عباسی

پنج شنبه 11 خرداد 1391برچسب:قاسم عباسی, :: 20:32 :: نويسنده : قاسم عباسی

من نمی دانم چرا ؟

کلاغ ها قارقار می کنند

کبوتر چرا چاق است ؟

درخت بید چرا آنجاست ؟

سیاهی کلاغ شاید ، نشان از سیاهی دل اوست

نه ، نه

شاید نشان از سیاهی جای دگر دارد

همه مبهوت دیوارم

مبهوت آفتاب

چونکه می بارد ، روشنایی می بخشد !!

در شگفتم که چون می روید گلی !؟

چیست راز گل سرخ ؟

ایستاده‌ ام در گذر ثانیه ها

می نگرم !!

افسون‌  جادوی محیط

سرگردان در این آوار وهم

روشنی می جویم 

می تابد نوری

ملموس و گرما بخش

آری ، آری

در این نهانخانه تاریک روزنی می تابد

آنجا چراغی روشن است

آنجا چراغی روشن است

 

 

تقدیم به همه دوستان خوبم

قاسم عباسی

20  مردادماه 1390



ورود اعضا:

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید